ماهی



مریمِ من، می دونی داستانِ من و تو حکایتِ چیه خواهرم؟

تو ماه آسمون قلب منی و من ماهی برکه ی تنهایی ام

قلبِ این ماهی برای تو که ماهــــــی، تاپ تاپ می کنه

ماهی برای دیدن ماهش از این ورِ برکه به اون ورش در تب و تابه،

گاهی ماهِ آسمونش گم میشه، جوری که هر چی خودشو به در و دیوار برکه می زنه اونو نمی بینه

ماهِ زیبا امّا، خرامان و آزاد در چرخشه و معلوم نیست ماهیِ قصه ی ما رو می بینه یا نه

 

مریمِ من خواهرِ من ماهِ آسمونِ دلمه

ازش دورم

چشمام روی ماهش رو نمی بینند

صداش رو نمی شنوم، ولی صداش تو ذهنم به قلب و روحم ضربه می زنه

دستهام . آرزوشونه گوشه ی چادرش رو بگیرند و طوطیای روح و جسمم کنند

ولی

دورم ازش

جوری که اون ماهیِ برکه ی تنهایی، رَشکِ خواب و خیالم شده و آرزومه مثل اون ماهی از دور خواهرِ عزیز تر از جانم رو ببینم و با سکوتم باهاش حرف بزنم و او با نگاهش جوابم بده


   مااهی




مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ایده و اختراع_Ideas and Inventions KpopUp alodoctor مطالب سلامتی و زیبایی امداد رایانه تراکمه ❃شعار کافی است! مدرسه‌ای شاداب بسازیم❃ امیر قره چاهی دانلود نرم افزار اندروید زندگی برتر مرکز امداد پرینتر ایران